چشمهای خیس....!!!
میگویندشادبنویس....!نوشته هایت درد دارند...! ومن یاد مردی می افتم که با ویالونش....!گوشه خیابان شاد میزد...!اما با چشمهای خیس....!!!
......LOVE ME.......
میگویندشادبنویس....!نوشته هایت درد دارند...! ومن یاد مردی می افتم که با ویالونش....!گوشه خیابان شاد میزد...!اما با چشمهای خیس....!!!
چه مرض بدیه بزرگ شدن دردات ، قبل از خودت . . .
چه حس بدیه که عشقت تو اوج ناباوریت بزارتت بره !
و از همه اینا بدتر تو این زمونه اینه که دلت پاک باشه وساده . . .
و هنوزم نخوای اونی که دلتو شیکسته از خاطراتت بیرون بره !
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را
ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ…بی انصاف چانه نزن
ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ …به قیمت عمرم
تمام شده...
میخندم . . .
دیگر تب هم ندارم . . .
داغ هم نیستم . . .
دیگر به یاد تو هم نیستم . . .
سرد سرد شده ام . . .
کسی چه میداند
شاید دق کرده ام . . .
گاهی وسط یک فکرگاهی وسط یک خیابان
سردت می کنندداغت می کنند
رگ خوابت را بلدند...زمینت می زنند
نیستی همنـفـسـم سهم دلم بی کسیه
تنهایـی پر از غـم و حسرت و دلواپسیه
بی تو این زنده بودن زندگی محسوب نمیشه
زخم روقلبــ شکسته ام تا ابد خوب نمیشه